نه عزیزم
مسواک نمی زنم
نه
نمی شویمت از دهانم
تو
تلخی شب های نسکافه ای منی
که داغ داغ سر می کشمشان
و تو دست و پا می زنی در این تلخی داغ
برقص عزیز من
تو مهمان فاصله هایی
فاصله ی میان دندان های من
و من
مسواکم را در دورترین شب شیرینمان گم کرده ام
5شنبه 14 خرداد 88